28- mashq. Quyidagi so‘zlarni yozing va o‘zbek tiliga tarjima qiling.
خواهرم روزنامه می خواند. برادرمان نامه می خواند. خواهرت به تو چتر می دهد. اُستادمان به ما روزنامه می دهد. در مشهد باران می بارد. ما چتر داريم. احمد پنج تا سيب دارد. حَسَن پنج تا سيب دارد. امروز دوستم به خانه ام می ايد. امرو ز پد ر و مادرمان از مشهد می ايند. امشب آشنايم از تبريز می ايند. چرا به خانه ام نمی ايی. دانشجويتان اينجا چيزی می نويسد. من نامه می نويسم. پسرت پسته می خورد. تو انار می خوری . من چايی می خورم. دخترم جوراب می پوشد. پسرم پيراهن می پوشد. شما از من چيزی نمی پرسيد. دانشجو از اُستاد چيزی می پرسد. من می دانم: اين زبان آسان نيست. من می دانم: پنجره اش اينجاست.